به گوشه گوشه رفت و به نوشتن فیلمهای سگسی عربی شروع کرد

06:00
4542

دختر با کیف دستی خود را به آرامی روی پاشنهان خود گام گذاشت، ترس از قدم زدن بر روی یک سنگ وقتی که گوشه ای را به سمت او می پیچید. من نشستم و خجالت کشیدم، به طور مداوم به اطراف نگاه کردم، انگار این چیزی بود که قبلا می توانست تغییر دهد. او منتظر افت آخر ادرار از سوراخ او بود. او برای کیسه اش رسیده بود. او یک دستمال را بیرون فیلمهای سگسی عربی کشید و بیدارش را پاک کرد، به پاهایش افتاد و صاف لباسش را بالا برد. او کیف پول خود را گرفت و به کسب و کار ادامه داد.